تفریجان، در برزخ
«ورکانه» روستای زیبایی است که در ضلع جنوب شرقی تفریجان قراردارد و زادگاه پرفسور موسیوند، مخترع قلب مصنوعی در جهان است. آن چه که این روستا را در سالهای اخیر بر سرزبانها انداخته است، علاوه بر انتساب دکتر موسیوند به آن، معماری دلنشین و خانههای سنگی زیبایی است که بسیاری از مسافران، مقهور زیباییهای آن شده و از وقتی که برای بازدید از آن صرف کردهاند، اظهار رضایت میکنند و بنده نیز بارها از این روستا دیدن کرده و از قدم زدن در کوچههای آن لذت بردهام و به علاوه، حسرت خوردهام که چرا تفریجان ما که قدمتش از ورکانه بسیار بیشتر است، بافت سنتیاش را به آسانی از دست داد؟!بدون شک مسجد، حمام، کوچههای سنگفرش و خاکی، حوضچههای آب آشامیدنی و خانههایی خشتی با دیوارهای پهن و حیاطهای بزرگ و درهای چوبی و تاقهایی ضربی و به سبک معماری هفتصد سال پیش و آثاری از دورانهای قدیمیتر که قربانی ناآگاهی و بی مسئولیتی ما شدند؛ اگر میماندند، بیشتر از خانههای سنگی روستای ورکانه میتوانستند چشمنواز مسافران و میهمانان باشند. بر مبنای همین دغدغه بود که یکی- دو سال گذشته که دلِ خوشی داشتم، به کوچههای تفریجان سرک کشیدم و از تمامی آثار به جای مانده از آن بافت خاطرهانگیز بر باد فنا رفته، عکسهایی تهیه کردم و در این وبلاگ قراردادم که میتوانید آن را در بخش آرشیو ماهها و سالهای گذشتهی وبلاگ مشاهده کنید.
اما آن چه که موجب شد در این دل ناخوشی و بی انگیزگی، باردیگر قلم بردست بردارم و این چندخط را بنگارم، مطلبی بود که در خبرگزاری مهر دربارهی روستای ورکانه دیدم و باردیگر به حال بافت قدیمی روستای خودمان حسرت خوردم. افسوس که دیگر همه چیز از دست رفته و تفریجان و تفریجانیها هم بافت سنتی و سبک زندگی قدیمی خود را از دست دادند و هم به مزایا و امکانات و رفاه زندگی مدرن، آن چنان که باید دست نیافتند و بدین ترتیب از آن جا رانده و از اینجا مانده شدند؛ برزخی که جز بلاتکلیفی و سردرگمی و عقب ماندگی سودی برای تفریجان و تفریجانیها ندارد. افسوس، افسوس، افسوس!
البته از این که بافت سنتی روستای ورکانه حفظ شده و مورد توجه مسئولان و مردم قرارگرفته است، خوشحالم و امیدوارم که اهالی روستا قدر آن را بدانند!
خبر مربوط به روستای ورکانه در زیر آمده است: